سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات جالب وشیرین وخواندنی

مدرسه مرتضویه قم + خاطرات یک افغانی مهاجر + استاد محمدامیرتوحیدی

 

مدرسه مرتضویه- قم

    درسال 73 دوباره به قم مراجعت کردم ،به نیت اینکه درجوارکریمه اهل بیت علیها السلام وحوزه علمیه قم امکانات بهتر، وسیله ترقّی بیشتروصعود به قلّه مهیّا تراست . بدین منظورباوساطت برخی دوستان درمدرسه مرتضویه واقع دریخچال قاضی منتقل شدم .  

         مدرسه مرتضویه :

      این مدرسه درظاهر محقر وقدیمی بود که مانند خرابه می ماند ولی ازهمین خرابه شخصیت های به جوامع اسلامی تحویل داده شده که شگفت آوراست وبرکاتی از این مدرسه ی قدیمی سرازیر دنیایی اسلام شده ومی شود که اثرات آن برکات محسوس ومشاهد است ،چون نسیم خوشگوار معنویی وروحانی ازهمین مکان به سوی کشورهایی مختلف عالم سرازیر میگردد که شامّه بندگان خدارا عطرآگین ساخته وپیام روح بخش ودل انگیزامام صادق به تک تکی ازبندگان که قابلیت هضم پیام را دارند تحویل داده می شود .

   واینکه گفته شده : گنج درخرابه ها است ، بی گزاف یکی ازبارزترین مصداق اش،همین  مدرسه ی بابرکت است  که صدها نفرسفیرهدایت گربه نقطه نقطه عالم برای هدایت انسان ها رهسپارمی گردند .

     که  ازآن میان :

             برادرعزیزو شخصیت ارجمند قاری وحافظ قران کریم حجة الاسلام اقای محمد امیرتوحیدی شهرستانی می باشد که این شخصیت ممتازکشورافغانستان درهمین مدرسه ی به ظاهر محقر مرتضویه هم درس خواند و هم حافظ کل قران کریم شد و هم به درجات عالی ازکمالات علمی اسلامی رسید ، که اکنون همین بزرگوار رتبه های عالی دررشته های گوناگون قرانی درسطح بین المللی کسب کرده که همین شخصیت محبوب هم افتخار حوزه علمیه قم و هم افتخاربرای کشور وملت افغانستان است . وی به اثرتلاش ها مداوم وبا اتکال جامع به پرودگارمتعال توانیست رتبه های عالی درسطح بین المللی بدست آورد وباعث افتخارو روشنی چشم ملت ودوستان گردد .

 برخی دست آورد رتبه های وی بدین گونه است :

1- کسب رتبه بین المللی درمسابقات بین المللی قران کریم درتهران دررشته ی حفظ درسال 1373.

2- کسب رتبه بین المللی درمسابقات بین المللی دانشجویان جهان اسلام  دررشته ی قرائت قران کریم که حایز رتبه سوم بین المللی گردید .

3- کسب رتبه بین المللی  درمسابقات بین المللی قران کریم درکشورامارات متحده عربی باشرکت 73 کشور

4- رتبه اول دررشته حفظ المپیادقران وحدیث درجامعة المصطفی درسال 89 .

اکنون هم دارایی مدرک کارشناسی فوق لسانس درجامعة مصطفی می باشد .

که انشاء الله فروغ فرازان این ستاره شهرستانی که ازبرکات کلام خدای متعال روشنی گرفته و به زیوروحیی الهی  آراسته گردیده کم نورنخواهد شد .

من ازخدای متعال برای این عالم وارسته وشخصیت ممتازکشور همواره آرزویی توفیق و طلوع درقلّه های فروزان علمی وعملی بیشتررا درسطح بین المللی و جهان را دارم که دربلندایی درجات مکتب اهلبیت علیهم السلام قدم گذاشته وندایی قرانی ازحنجره پاک  با صوت دل انگیزاش طنین اندازباشد .

            اداره این مدرسه توسط حضرت آیت الله سید مهدی مرتضوی انگرودی اداره می شد وعجیب اینکه ساکنین این مدرسه علمیه اجماعاً خارجی بودند . حالا علت این امربرای من روشن نیست ، شاید به خاطر مخروبه بودن مدرسه بود که ایرانی ها ساکن نمی شدند زیرا: طلاب ایرانی به خاطرانتظامات که مسئولین برای شان فراهم ساخته اند ازبهترین حجرات وامکانات حوزه برخوردارند ونیازی به خرابه نشینی ندارند . یا اینکه مدیرمدرسه تمهید اندیشیده بود که طلبه بی پناهی خارجی که ازشهریه وامکانات رفاهی برخوردارنیست ومأوا ومسکنی ندارد ،بالاخره سرگردان نگردد به این جا سکنا گزیند. 

           حضرت آیة الله لنگرودی عالم عادل وانسان وارسته بود ، زیراساکن کردن طلاب بی پناهی خارجی نشانه ی عدالت و دین وتقوای و وارسته گی  این عالم را میرساند ، به اضافه اینکه :ایشان (حضرت آیت الله لنگرودی )  درکشور های مختلف سفرکرده بود مخصوصا درهندوستان و پاکستان ومدت های طولانی دراین سرزمین ها گردش و تحقیق کرده بود که فهمیده بود شیعیان این سامان تشنه ای هدایت اند ونیازدارند که یک طلبه باکوله باری ازمعارف اهل بیت فطرت تشنه ای آن هارا سیراب سازد .ونیزبه خوبی درک کرده بود که پرچم اهل بیت (ع) به اهتزازدرآید، فرق نمی کند درافغانستان یا پاکستان یا هندوستان باشد.

 وی عالم به زمان بود وازسیاست های که درمسیر اهل بیت نبود کاملا دوری می جست ، خود به درس اخلاق خود بارها این آیه قرائت می کردکه :ان اکرمکم عندالله اتقیکم . یعنی درنظر خدا مردم عالَمَ مانند دندان شانه مساوی اند فقط ان کسی تقدم دارد که برای خداورع را پیشه خود ساخته باشد .

ایشان به خوبی دریافته بود که طلبه ی که خانه وزندگی و ملک ومملکت خودرا رها کرده و از پدرومادروکسان خود جداشده وعمری گران مایه خودرا درطبق اخلاص گذاشته ،خود به سویی مکتب اهل بیت رهسپار شده نباید اورا خاروخفیف کرد ،و زحمت هایی نامنتهای اورا نادیده گرفت ، وباید توجه کرد که از کجا امده و چه قدر معطل شده و چه مشکلاتی را متحمل گردیده تابه آن جا رسیده .

      حضرت آیة الله لنگرودی که خدایش اورا رحمت کند خاطراتی که به گوشه گوشه ی هندوستان وپاکستان  سفرکرده را به نام کتاب (هندوپاک )  به رشته ی تحریر درآورده بود ،‌ که دراین کتاب خواندنی و سازنده و نفیس مطالب بسیار آموزنده و شگفت اوری را منعکس ساخته بود که طالب به این کتاب مراجعه کرده از مفاهم ارزش مند این کتاب بهره مند گردند .

   خوش به حال این مردی مخلص و عالم بی ریا ء و ملای بی تعصب و خدمت کاری با صفاء که خوب با امام زمان خود معامله کرد ودرراهی خوشنودی او لحظه ی درنگ نکرد و به سوی مقصد که خدابرای او آدرس داده بود با  سبگ باری و سرعتی  مانند برق سفر کرد که سفر کردن این عالم  بیان گر( ....ارجعی الی ربک راضیة مرضیه ) را تداعی می کرد . که درجوار رحمت بی منتهای خدای لم یزال ، لایزال آرام گرفت . ‌روان پاکش با ارباب دین ودنیا یعنی امام جعفرالصادق علیه السلام محشورباد .

     اکنون دونکته تاریخی از زمان متوکل عباسی و معاویه :

    1  - درعصرامام هادی علیه السلام حاکمی  زندگی میکرد که شدیدا باشعیان مخالف بود و بارها قبر باصفای امام حسین را تخریب کرد و گاهی این مرد ی ستم گر کار را به جای رسانده بود که به امیرالمؤمینین علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها  هم جسارت می کرد.

   که برخی رفتارددمنشانه اوبدین قراربود :

الف  :به هیچ یکی از علویین هیچ گونه ملکی داده نشود ، نیزاجازه ی  اسب سواروحرکت ازفسطاط به شهرهای دیگرداده نشود .

ب    : به هیچ یک ازعلویان جوازی داشتن بیش ازیک برده داده نشود .

ج     : چنانچه دعوایی مابین علوی وغیرعلوی صورت گرفت ، قاضی نخست به سخن غیرعلوی گوش دهد  وپس ازآن بدون گفتگوباعلوی آن را بپزیرد!    [1]  

             2   :  معاویه نوشت به زیاد بن سمیه که حاکم اوبود : گرچه چند نفرمدعی پدری توبودند ولکن توبرادرمن هستی زیرا ازبین پدرخوانده هایت پدرم ابوسفیان بادلیل اثبات کرده بود که زیاد فرزند من هست ومادرت هم مرتب گفته بود که این بچه از نفطه ابوسفیان است ، حالا بااین وصف من به تو امرمیکنم که  نسبت به عجم ها این گونه رفتارنمای :

       1  هرکه مسلمان نه شد فورا گردن بزنی وآن های که مسلمان شدند درکمال ذلت باید زندگی نماید .

      2  عرب باید ازآنها زن بگیرد ولی آن ها نباید از عرب زن بگیرد .

      3  عرب ازآنها ارث ببرند ولی ان ها از عرب ارث نبرند .

      4  ازبیت المال به آنها سهمیه کمتربده که درمضیقه باشند .

       5 درجبهه ای جنگ آنهارا پیش قدم قراربده که اگرکشته شدند بقیه بتوانند فرار کنند .

      6درامورات سخت مثل اصلاح راه وقطع اشجار آنان وادارنما .

      7 هرگزآنها امامت برعرب نکنند ، درصورت که اعراب درنمازشرکت داشته باشند آنها درصف اول جماعت حق ندارند بایستند .

    8 هرگزآنهارا به سرکردگی لشکر به سرحدات کشوراسلامی نفرست .

   9 -امرحکومت وقضاوت شهری را به آنان محول نکن .

     10هرگزحاجت ازآنان نپزیر وامورات آنهارا اصلاح مکن بلکه درکمال مذلت وبیچارگی به انان معامله نما .

   ای برادر عزیزم آنچه به تودستوردادم مطابق دستوری بودکه خلیفه دوم عمربه من نوشت دروقتی که من ازطرف او حکومت شام راداشتم ومن تمام دستورات خلیفه دوم درباره عجم ها انجام دادم واجراء نمودم .    [2]  


    [1]        سیره پیشوایان تألیف مهدی پیشوایی ص 593

    [2]       منهاج البیان علی نهج الاخبار والقران تألیف حاج شیخ علی قرنی گلپایگانی ص 499