سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات جالب وشیرین وخواندنی

استاد احمد عابدی +خاطره شیرین از استاد احمدی عابدی درساوه

 خاطره جالب از استاد احمد عابدی

    ایام فاطمیه بود مردم به سوگواری حضرت صدیقه کبری یگانه دختری پاک رسول خدا سرگرم بودند درمساجد دوستداران اهلبیت  درعزای بانوی دوجهان سینه ها غرق درغم واندوه شهادت معصومانه  آن بانو اشک ماتم می ریختند .                  

 

         روشن است که دوستداران  دل سوخته  آن حضرت  دراین ایام درمساجدی بیشترمی روند  که روحانی بیانات زیبای در فضایل و مناقب حضرت زهرا با بیان شیواء وجذاب به صورت  نیکوتری ابلاغ نماید که ازآن میان یکی از مساجد مشهور شهرستان ساوه مسجدیست  مسمی به مقدس زاده هرسال در این سال روز سخنران ومبلغ که توامندی را دعوت می کنند .

    

         بطور مسموع از دوستان درآن ایام استاد احمد عابدی حفظه الله برای ایراد سخن درهمان مکان مقدس دعوت شده بودند  که خطبه حضرت زهرا را تفسیر می کرد و من هم برای کسب فیض از مجلس باصفا وروح بخش سوگواری صدیقه کبری  روانه این مسجد شدم مجلس بسیار باشکوه وباعظمت دیده می شد و  مداحی مشغول خواندن شعر  بود و چند نفرآخوند هم دریک طرف مجلس نشسته بودند درکنارآنان جای خالی دیده می شد  و خواستم که  درهمان جای خالی بنشینم وقت نزدیک شدم فقط یک روحانی به جهت اداء احترام بلند شد و جا باز کرد واصرا ر ورزید که درکنار او بنشینم و من هم نشستم وبه خوش روی و خلق نیکو احوال پرسی نمود  وخیال کردم که این روحانی از همشهری های ما ست وقیافه اش کمی به ما شباهت داشت .

         

  به خودم گفتم : این بیچاره هم مانند من غریب وافغانی است ودرد غربت را چشیده برای بینوای مانند من  اداء احترام می کند.

        

  این اولین بار بود که درمجلس،     یک نفرروحانی این گونه متواضعانه جا خالی نموده  ودرکمال احترام و خشوع ازجای برخیزد  ومنی درد کشیده افغانی  را درکنار خود بنشاند وکریمانه احوال مرا جویا شود .

 از کرامت و تواضع این عالم  به شدت شاد گشتم و منتظربودم که استاد عابدی اکنون وارد جلسه شده چهره این مرد مشهور و توانا را هم بیبینم  که بعد از چند لحظه ی از پشت تریبون اعلام شد که خطیب توانا  استاد احمد عابدی به بیان سخن پرداخته و شما را  به فیض میرساند وبرای سلامتی  استاد بزرگوار صلوات بفرستید .

    

 و من هم چشم  به  درب مسجد دوخته بودم که استاد عابدی از کجاوارد به جلسه می شود ؟  که ناگهان همان مردیکه درکنارم بود به آرامی ووقار  بلند شد ورفت روی منبر قرارگرفت .

 

عجب! !  بهت حیرت برمن کاملا مستولی شد  و دانیستم که این روحانی فروتن  و بی کبرو نخوت همان سخنران توانا و عالم مشهور استاد احمد عابدی است ؟.

         

سخنان شیواء ودل نشین او که خطبه  حضرت زهرا را به طور ساده و روان و جذاب  تفسیر می کردبه قسمی که روح های تشنه دوستان اش به آب حیات بخش کلمات رسا ی ان حضرت سیراب می ساخت و حقیقتا  خیل عالی و پرمحتوی بود و بالاخره باهمان تواضع و فروتنی منبررا ختم کرد .

 

         و ازآن بعد هرشب برای شنیدن سخنان این استادفرزانه  درپای منبر وی درهمان مسجد می رفتم  از بیانات روح بخش این عالم  توانمند و متواضع  که قطعا  توأم با عمل بودبهره لازم  برده شد  .

           

  حرکت  نیکو ، و رفتار متواضعانه او هرگز از لوح دلم پاک نخواهد شدمانند عسل مصفّا هموار ه ذایقه  وجودم ر ا شیرین می سازد  که گویا حدیث امام رضا علیه السلام  راکه فرمود:

(مَن  لَقِیَ فَقِیرًا مُسلِمًا فَسَلَّمَ عَلَیهِ خِلَافَ سَلامِهِ عَلَی الاَغنِیَاءِ

لَقِیَ اللهُ یَومَ القِیمَةِ وَهُوَعَلَیهِ غَضَبانُ . 

یعنی هرکس مسلمان فقیررا دیدار کند وبرخلاف سلامی که به ثروت مند می کند به اوسلام کند درروزقیامت درحال به دیدار خدا می رود خداوند برا وخشمگین است  ) عمل خاضعانه او درروح  وجان من  آب زلال ریخت و وجود تشنه ی  محبت را   با این برخورد مهرانگیز خود سیراب ساخت .

       وبا خود غالباً زمزمه دارم که اگراوروحانی است پس ما کی هستیم و اگرما رو حانی هستیم پس او کیست ؟    

  حقیقتاً  او روحانی  است همراه با معنی آن  ، وباخوب زمزمه می کنم که اگرروحانیت مانند این استاد  با غریبان درد کشیده ی که لباس ژولیده وچهره ی  مظلومانه دارند توجه می کرد  و در د های رنج کشیده گان را  با خلق سلیم  ورفتار پیا مبرگونه شان   مداوا می نمودند و با تواضع ورفتار شایسته شان از بیچارگان   دل جوی می کردند چه می شد ؟ قطعا خاطرات شیرین و جالب رسول خدا از دیدن روحانیت درذهن محرومان تداعی می گشت .

        و  نه اینکه با تکبرو غرورو نخوت  که درسینه پرکینه دارد با مردم مسلمان رنج دیده  وفقیران آواره مواجه شوند که فقیر بیچاره را به یا د شمر ذی الجوشن اندازد یا خدای ناکرده با تیرها زهرآگین زبان قلب مجروح اورا مسموم سازند  .

           باتجدیدبیان عرض می کنم که :  رفتار مهربانانه این عالم را  مانند شیرینی نبات  درسینه ام  همواره احساس می کنم  و حلاوت آن را هروقتیکه  آخوند ی را می  بینم درزایقه جان می چشم وبا دل وجان زبان الکن از کرد گار برای این استاد درخواست سلامتی وعزت می کنم  .

         ونیز تلخی های تکبرمتکبران وتعصب متعصبان سیاه روی درگوشه های دل پراز درد ورنج من بایگانی شده که هرازچندگاهی به یاد خاطره های این گونه نیشترزنندگان می افتم سایه های غم،  لوح جا نم را  به شدت می فشارد و بغض غم انگیزی  از یاد  عدالت و مهرورزی ومهربانی و برادری درگلوی من می پیچد ،  واگر ترس ووحشت ازفشاردادن در گلوگاهی خود احساس نمی کردم  قطعا این رنج ر ا فریاد می  کشیدم .

    و چه کنم ؟  از عدالت بی مسمی ،    از مهر لفظی و بی روح ،‌   ازآیات مانند انماالمومنون اخوة بدون انجام  ،    ازپارچه  های که نشان گروجود مقدس خاتم النبییین است ولی ازداخل تهی  ،‌      از پشم های که نمایانگری این است که به هرتار آن ملایکه ی موکل اند ولی معکوس   واز نام ها وعناوین  مطولی که چند سطر را فرا می گیرد ولی پوچ .

              نام برده حقاً   عالم است و استاد و مهربان است با هزاران مرید که شرح کوتای زندگی او بدین شرح است :

        استاد احمد عابدی در سال 1339 ش. در یکی از روستاهای نجف آباد به دنیا آمد. ایشان در سال 1351 وارد حوزه علمیه شد و همزمان با دروس حوزوی، تحصیلات غیرحوزوی خود را نیز ادامه داد.

وی در سال های تحصیل، از محضر استادان بزرگی چون: حضرت آیة اللّه محمدتقی بهجت، آیة اللّه شیخ مرتضی حائری، آیة اللّه حسین وحید خراسانی، آیة اللّه شیخ جواد تبریزی، آیة اللّه یحیی انصاری شیرازی، آیة اللّه غلامرضا صلواتی، علاّمه حسن حسن زاده آملی و آیة اللّه کوکبی دروس فقه، اصول و فلسفه را با موفقیّت فراگرفت. و نیز سال ها از محضر استاد آیة اللّه شیخ حسن تهرانی به صورت خصوصی کسب فیض نمود.

استاد از سال 1356 تدریس علوم حوزوی را آغاز نمود و از سال 1377 به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت.

تحصیلات دانشگاهی استاد عابدی تا اخذ دکترای فلسفه از دانشگاه تهران ادامه یافت و از سال 1369 به تدریس در مقطع کارشناسی ارشد در دروس فلسفه و علوم قرآنی در دانشگاه موفّق گردید.

سفرهای خارج از کشور استاد در جهت فعالیت های علمی، تبلیغی به کشورهای: هلند، بلژیک، لوکزامبورک، آلمان، فرانسه، مصر، هند، کشمیر و لبنان بوده است. ایشان به زبان های عربی و انگلیسی تسلط دارد.

آثار قلمی استاد 12 کتاب و بیش از 140 مقاله می باشد؛ از جمله:

1. آشنایی با بحارالانوار. 2. حاشیه الهیّات تجرید، کتاب سال 1375 جمهوری اسلامی ایران. 3. حاشیه شرح اشارات. 4. مقاله «حرکت حبّی»، بهترین مقاله سال 1375 از سوی جشنواره مطبوعات. 5. مقاله «اندیشه های فلسفی امام خمینی قدس سره »، مقاله برگزیده جشنواره اشراق.

استاد با سابقه 91 ماه جبهه، دارای «نشان فتح» عملیات فتح المبین از سوی فرمانده کلّ قوا می باشند.: