قسمت پنجم خاطرات سید وهزاره افغانی درساوه + کودکی که گرفتار بی ر
(ص6خاطرات سید وهزاره ، پایان )
وای! برماو ملت ما و وای! از این کارهای خلاف دین برده درقالب دین ، بازمیگوییم که ما رفتار رسول خدارا داریم وبه سیره ی جدّ مان رفتار می کنیم و سید بودن چه فرق دارد که باد های شیطانی این تَوَهُّمْ های ناروارا به کله های ما فروکرده که چون ماسید هستیم هرجنایت و هر خیانت را که خلاف دستورات اسلامی وقرانی باشد اگرمرتکب شویم عیبی ندارد وچون اولاد پیامبر هستیم خلاف ما عین شرع و عین دستورات اجداد ما است .
حضرت نوح نبی علیه السلام باره فرزند خود از خداوند خواست چرا اورا غرق می کند ؟ خداوند فرمود آن فرزند از اهل تومحسوب نمی شود زیرا اوعمل ناشایست دارد آیا فرزند پیامبربودن مجوز این همه عمل های ددمنشانه می شود ؟
اگرکسی بگوید که : من که همان عمل های نا پسند را انجام نداده ام . جواب اینکه کسی که فرق گذاری بین سادات وهزاره را و برتری سید هارا تبلیغ می کند چه به زبان و چه به قلم و چه با هرروش دیگری درهمین کار ها ی ظالمانه و ستمگرانه شریک است واگرروز قیامت و حساب خداوند راست است درپای میزان عمل کوهی از گنه را خواهی داشت .
درحدیث امده که خداروزقیامت هیچ عضور ا مانند زبان عذاب نمی دهد وزبان به خدا وند از شدت عذاب شکایت می کند و خدا می فرماید که تو سخن را به خود جاری کردی که شرق وغرب عالم را فراگرفت و چه خون های ناحق که به سبب تو ریخته نه شد و عرض وآبروی ها ی توبه خطرانداختی لذا جزای تو این است .
سید بودن هرگز مجوز کارهای خلاف نمی شود مگر هارون رشید و مأمون ، معتصم عباسی ، متوکل که بارهای حرم امام حسین را خراب کرد و ... همه سید نبودند هرسید که کارخلاف شرع و دین مرتکب شود مانند کسی است که سید نیست وکارخلاف را انجام داده .
در همین راستا حضرت امیرالمومنان (ع) می فرماید :
«اِنَّ اَولَی النّاسِ بِالاَنبِیاءِ اَعلَمُهُم بِما جاوُابِه، ثُمَّ تَلی: «اِنَّ اَولَی النّاسِ بِاِبراهِیمَ لَلَّذی اَتَّبَعُوهُ وَ هذا اَلتَّیُ وَالَّذِینَ آمَنو وَاللهُ وَلِّیُ المُومِنِین» (آل عمران/68) ثُمَّ قالَ: اِنَّ وَلِیَّ مُحَمَّدٍ ـ صلی الله علیه و اله ـ مَن اَطاعَ اللهَ وَاِن بَعُدَت لَُحَمتُهُ، وَ اِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ مَن عَصَی اللهَ وَانِ قَرُبَت قَرابتُهُ» (حکمت 96
یعنی نزدیک ترین مردم به پیامبران، داناترین شان به رسالت آنان است. بعد این آیه را تلاوت فرمود: نزدیک ترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی نمایند و از دین نبی و اهلش پیروی کنند و خدا دوستدار مومنان است» آنگاه فرمود: دوست محمد کسی است که خدا را اطاعت کند ـ هرچند از نظر خویشاوندی دور باشد. و دشمن محمد کسی است که خدا را عصیان کند ـ هرچند از نظر قرابت نزدیک باشد.
ادامه ی خاطرات تلخ :
خلاصه : این زن طلاق اش را از جوان هزاره گرفت وبرگشت واو مبایل راننده ماشین را مرتب می گرفت وبه بستگان خود زنگ میزد و باشادی وسرور گرفتن طلاق اش را بشارت میداد ولی من دیگر غم واندوه وجودم را احاطه کرده بود ازصحنه سخت وتکان دهنده از محمد آباد عرب های ورامین تاساوه دیگر هیچ گونه سخن نگفتم وهمواره دلم به حال آن بچه ی بینوای که قربانی این تعصب بی مورد و ظالمانه گردید می سوخت و جگرم غرق درغم و رنج بود .
بعدازان چند روز بعد به مجلس عروسی درتهران رفتیم همرای برخی دوستان و مردم سرپل مزار وقت ازتهران برمی گشتیم دروسط را ه صندلی من با یک سید پول داراز مردم (سر پل) باهم افتاد دربین راه همین خاطره را به خاطرکه ملت ومردم ماچه قدرگرفتار جهالت های سخت ودرد آوراست به همین اقاسید محترم پول دار که اسم اش سید غلام است ساکن ساوه صحبت کردم بعدازپایان داستان آقاسید به من گفت :
خانه آن زن را که طلاق خودرا گرفته میدانی ؟ من گفتم : آره بلدم چه کارش داری ؟ گفت : اگرنشانم دهی به خدا قسم ده هزار تومان به خاطر نشان دادن خانه او به تومید هم .
گفتم به او چه کارداری ؟ آقاسید گفت : میخواهم بروم پای اوببوسم زیراکه او کار خیل بزرک وعاقلانه را کرده که من اکنون ازاو این قدر خوشنود شده ام که می خواهم بروم پای اورا ببوسم .
توای خواننده محترم ! جهالت واحمقی این سید را باز ببین که : ره از کجا است تا به کجا ؟ مگرامام خمینی که رهبرشیعیان جهان است دخترش را به غیر سید نداده است ؟مگرداماد محترم ایت الله سید محمدرضا گلپایگانی که مجتهد بود ومرجع تقلید ، حضرت ایت الله صافی نیست ؟
درکدام کتاب گفته که سید باغیرسید نباید ازدواج کند ؟ مگرچیزی را به دین وارد کردن بدعت وحرام نیست ؟ بدعت گذاری وچیزی را که جزء مسلمات دین است اگرکسی قبول نکند مگرکافرنیست ؟خلیفه دوم را خیل مورد شماتت قرار می دهید پس خود تان چرا پیروی این اقای را می کنید ؟
واقعا واقعا که ......
اگرکسی بگوید : من به تمام امور از اقای خلیفه دوم پیروی نمی کنم فقط یک مورد است .جواب اینکه پیروان واقعی اش هم درتمام امور که از او پیروی نمی کنند ومانند ما که ما خود را شیعه میدانیم دربرخی موارد تخطی میکنیم و دربرخی جا از امامان معصوم داریم اطاعت می کینم .
برخی سادات را اگرکسی بگوید که دین واسلام این حرف های (که دخترسید به غیرسید حرام است ، نباید بدهد ) راقبول ندارد. اقا سید درجواب می گوید : من این این شریعت راقبول ندارم که دخترسید رابه غیرسید مجازبداند .
خواننده عزیز خو د حدیث مفصل بخوان ازاین مجمل .
امابرخی سادات عظام که لطف دارند درهمین وبلاگ پیامی ثبت می کنند به عرض شان میرسانم که :
اولا: من همه سادات عزیز را که شامل این جهالت های ناروا وغیردینی واحمقانه نکرده ام ومن درهمین وبلاگ سادات مکرم ومعززفراوانی را نام برده و برخی اسامی مبارک شان را درج کرده ام که باعث برکت و سبب نزول رحمت خداوند به شهرودیارخواهندبود .
دوما : چنانچه این وبلاگ رامطالعه می کنید من تمان نقاط منفی که درخاطرات دارم به قلم کشیده ام چه هزاره یا سید یا ایرانی حتی حوزه ی علمیه ولی هیچ کسی کلیمات رکیک وتوهین آمیز به جای نظر ثبت نکردند ولی برخی سادات کرام که به قول معروف : ازکوزه برون تراود انچه که دراوست .هرگونه بی ادبی و سخنان نا شایست را نثارمن می کنند . حالا این توهین وبی ادبی که به جای نظردرج می کنند از علامات سید بودن شان هست یا از خوی اباءو اجدادشان ؟ .
سوما : تمام خاطراتم رابا استدلال به حکم اسلامی ودلیل فطرت پسند ذکرکرده ام اقا ی محترمی که شاید به نظرش این گفته های من بی اساس باشد با دلیل و مدرک بی پایه بودن اش را ثابت کن ومن هم به سرچشمان قبول دارم .
(پایان