طالبان گروهی خون خواروهابی + رشیه وهابیت درافغانستان + وهابی ازا
طالبان وهابی ،سلفی ، تکفیری 4
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالاً الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً(کهف /103-104)
بگو: «آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه کنم؟» [آنان] کسانىاند که سعی شان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود خیال می کنند که کار خوب انجام مىدهند.
یک روز که قرآن تلاوت می کردم ، به آیات بالا رسیدم ، ناگهان به این فکر افتادم افرادی که در زمان ما به اسم جهاد با مسلمانان می جنگند و مسلمانان را می کشند در قیامت چه سرنوشتی پیدا می کنند؟ بعضی افراد به خیال اینکه به بهشت می روند ، کمر بندی را به کمر می بندند و آن را در میان گروهی از مسلمانان منفجر می کنند. به این ترتیب هم خود شان می میرند و هم تعدادی از مسلمانان را به کام مرگ می فرستند. آیا واقعا این افراد به بهشت می روند؟ یا به جهنم؟ اگر کسانی که بدست این به اصطلاح مجاهدین, در پیش خدا مسلمان باشند ، آیا قاتلان آن ها به جهنم نمی روند؟ چه کسی از عالم غیب خبر دارد؟ آیا خداوند(جل جلاله) این عذر را از آن ها می پذیرد که ما فکر می کردیم این ها کافرند؟ آیا خداوند (جل شأنه) این عذر را از قاتلان خواهد پذیرفت که : مولوی ها و علمای ما به ما می گفتند: " رافضی ها ، طرفداران حکومت کرزای ، طرفداران حکومت بشار اسد ، طرفداران دولت عراق ، کافرند و قتل شان واجب و هرکس آن ها را بکشد به بهشت می رود" ؟
اگر این طور باشد ، حتما قاتلان علی مرتضی (کرم الله وجهه) نیز حتما به بهشت می روند؟ خوارج زمان خلیفه چهارم که با بیرحمی مسلمانان را می کشتند ، اکنون در بهشت باشند. آن ها هم علی(کرم الله وجهه) و شیعیان و طرفدارانش را کافر می دانستند و می کشتند. آن چنان که در تواریخ نوشته اند : موقعی که عبد الرحمن بن ملجم مرادی ، علی مرتضی را به قتل رساند ، الله اکبر گفت. خوارج هم خود را بر اساس آیه } وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد{"شاری" یعنی مجاهد لقب داده بودند و به ایات قرآن شریف استدلال می کردند که علی مرتضی کافر است و هرکس او را کافر نداند ، او هم کافر است؟! امروز چه کسی قادر است و جرئت می کند ، علی مرتضی را کافر بداند؟ اگر امروز به جای اهل سنت و جماعت ، خوارج اکثریت می داشتند ، آیا علی مرتضی را کافر نمی دانستند؟
آیا وقتی خوارج تنها سی سال بعد از رسول الله (صلی الله علیه و سلم) اشتباه کردند در حالی که تعداد زیادی از آن ها از صحابه بودند ، چگونه تکفیری های امروز بعد از چهارده قرن درست فکر می کنند وقتی شیعیان و مسلمانان طرفدار حکومت کرزای ، مسلمانان طرفدار بشار اسد و را کافر می دانند؟! این در حالی است که در این چهارده قرن تحولات زیادی روی داده و علما با افکار و عقاید مختلفی آمده و رفته اند. حضرت امام اعظم ابو حنیفه (رحمه الله علیه)می گفت : ما اهل قبله را تکفیر نمی کنیم. امام ابو الحسن اشعری هم در موقع مرگش گفت : خدا را شکر می کنم که در عمرم هیچ یک از اهل قبله را تکفیر نکردم.
آیا آیه شریفه}وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظیماً { حکم نمی کند ، حد اقل در ریختن خون کسانی که ادعای مسلمانی دارند و نماز می خوانند و روزه می گیرند و ... احتیاط کنیم تا در قیامت دچار جهنم و عذاب ابدی نشویم؟
اما برخی از کسانی که ادعا دارند از اهل سنت و جماعت اند ، برخلاف آیات خدا(جل جلاله) و احادیث صحیح که ما در این وبلاگ موارد زیادی از آن ها را آورده ایم ، مسلمانان را بر اساس برخی احادیث ضعیف و بعضا جعلی یا بر اساس برخی آیات که ربط چندانی ندارد ، تکفیر می کنند و کشتن آن ها را واجب یا سنت می دانند؟! برای کشتن مسلمانان به قاتلان شان بهشت وعده می دهند ، به آن ها کلید بهشت می دهند که به گردن خود آویزان کنند؟!!!!
کی و کجا خدای عز و جل اختیار بهشت و جهنم خود را به آن ها داده است که آن ها کلید بهشت را به بعضی بدهند و بعضی دیگر از مسلمانان را به خیال خود با کشتن و انفجار ، به جهنم بفرستند؟ آن هایی که شهید برهان الدین ربانی و شهید رمضان البوطی و... را کشتند و مسلمانان شیعه را می کشند ، آیا از این نمی ترسند که ممکن است مسلمانان بی گناهی را کشته باشند و به جای بهشت ، برای ابد به جهنم بروند؟ به یادمان باشد ، افراد زنده را همیشه می شود کشت ، اما افراد مرده را هرگز نمی توان زنده کرد. به یاد مان باشد که اگر مسلمانی را به این خیال که کافر است بکشیم ، وقتی به آن جهان رفتیم هرگز نمی توانیم جبران کنیم. هرگز نمی توانیم به این جهان برگردیم و خطاهای خود را جبران کنیم.
مواظب باشیم ، از کسانی نباشیم که خداوند در باره آن ها خبر می دهد:
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالاً الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً(کهف /103-104)
بگو: «آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه کنم؟» [آنان] کسانىاند که سعی شان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود خیال می کنند که کار خوب انجام مىدهند.
برچسبها: شیعیان , رافضی , کافر , ابوحنیفه , سلفی
تاریخ : چهارشنبه هفتم فروردین 1392 | 17:55 | نویسنده : عبد الصدیق | آرشیو نظرات
برادر محمد ابابکر سلام علیکم
نوشته ای آیا تو روافض را هم مسلمان می دانی؟
در جواب باید بگویم ، مطابق سخن خدای متعال در قرآن کریم و احادیث شریف حضرت رسول اص) ، شیعیان مسلمان هستند چون آن ها نماز می خوانند ، روزه می گیرند ، زکات می دهند ، حج می روند و جهاد هم می کنند .
اما سخن خدا
خدای متعال (ج) فرموده است :یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثیرَةٌ کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً (نساء: 94)
اى کسانى که ایمان آوردهاید، چون در راه خدا سفر مىکنید [خوب] رسیدگى کنید و به کسى که نزد شما [اظهارِ] اسلام مىکند؛ مگویید: «تو مؤمن نیستى» [تا بدین بهانه] متاع زندگى دنیا را بجویید، چرا که غنیمتهاى فراوان نزد خداست. قبلاً خودتان [نیز] همین گونه بودید، و خدا بر شما منّت نهاد. پس خوب رسیدگى کنید، که خدا همواره به آنچه انجام مىدهید آگاه است.
شیعیان با نماز و اذان و اعمال دیگر اسلامی که انجام می دهند به ما اظهار اسلام می کنند ، طبق این آیه شریفه ما حق نداریم بخاطر برخی رفتارهای نادرست شان از اسلام خارج بدانیم و گرنه سخن خدا را زیر پا گذاشته ایم که فرموده : وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً
اما سخن پیامبر
16266- أَخْبَرَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ : الْحَسَنُ بْنُ عَلَىِّ بْنِ الْمُؤَمَّلِ الْمَاسَرْجِسِىُّ حَدَّثَنَا أَبُو عُثْمَانَ : عَمْرُو بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْبَصْرِىُّ حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ : مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْوَهَّابِ أَخْبَرَنَا یَعْلَى بْنُ عُبَیْدٍ حَدَّثَنَا الأَعْمَشُ عَنْ أَبِى ظَبْیَانَ حَدَّثَنَا أُسَامَةُ بْنُ زَیْدٍ قَالَ : بَعَثَنَا رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله علیه وسلم- سَرِیَّةً إِلَى الْحُرُقَاتِ فَنَذِرُوا بِنَا فَهَرَبُوا فَأَدْرَکْنَا رَجُلاً فَلَمَّا غَشِینَاهُ قَالَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ فَضَرَبْنَاهُ حَتَّى قَتَلْنَاهُ فَعَرَضَ فِى نَفْسِى شَىْءٌ مِنْ ذَلِکَ فَذَکَرْتُهُ لِرَسُولِ اللَّهِ -صلى الله علیه وسلم- فَقَالَ :« مَنْ لَکَ بِلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؟ ». فَقُلْتُ : یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّمَا قَالَهَا مَخَافَةَ السِّلاَحِ وَالْقَتْلِ. فَقَالَ :« أَفَلاَ شَقَقْتَ عَنْ قَلْبِهِ حَتَّى تَعْلَمَ قَالَهَا مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ أَمْ لاَ؟ مَنْ لَکَ بِلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ». قَالَ فَمَا زَالَ یَقُولُ حَتَّى وَدِدْتُ أَنِّى لَمْ أُسْلِمْ إِلاَّ یَوْمَئِذٍ قَالَ أَبُو ظَبْیَانَ قَالَ سَعْدٌ وَأَنَا وَاللَّهِ لاَ أَقْتُلُهُ حَتَّى یَقْتُلَهُ ذُو الْبُطَیْنِ یَعْنِى أُسَامَةَ فَقَالَ رَجُلٌ أَلَیْس قَدْ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى ( قَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ) فَقَالَ سَعْدٌ قَاتَلْنَا حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَأَنْتَ وَأَصْحَابُکَ تُرِیدُونَ أَنْ نُقَاتِلَ حَتَّى تَکُونَ فِتْنَةٌ. أَخْرَجَهُ مُسْلِمٌ فِى الصَّحِیحِ مِنْ حَدِیثِ الأَعْمَشِ وَأَخْرَجَاهُ مِنْ حَدِیثِ حُصَیْنٍ عَنْ أَبِى ظَبْیَانَ.
حدیث فوق در پست قبلی ترجمه شده است. به آنجا مراجعه کن.
این حدیث صحیح است و مسلم و بخاری در صحیح خود آن را استخراج کرده اند آنچنان که بیهقی در سنن خود آورده است.
گفته ای : آن ها شهادت ثالثه دارند.
عرض کنم طبق معلومات من که از بعضی شیعه شنیده و در برخی از کتابهای شان خوانده ام ، شیعیان شهادت ثالثه را جزء اذان نمی دانند و صرفا برای اعلام عقیده خود که علی(کرم الله وجهه) را ولی خدا می دانند ، آن را بعد از شهادت بر وحدانیت خدای عز و جل و رسالت محمد(ص) می گویند.
به نظر علمای اهل سنت ، سخن اضافی گفتن در اذان اشکال ندارد.
ابو یوسف شاگرد حضرت امام ابوحنیفه گفته : وقال أبو یوسف لا أرى بأسا أن یقول المؤذن : السلام علیک أیها الأمیر ورحمة الله وبرکاته حی على الصلاة حی على الفلاح .( السیره الحلبیه ، ج2 ، ص304)
من اشکالی نمی بینم که مؤذن در اذانش بگوید : السلام علیک ایها الامیر و رحمه الله و برکاته ، بعد اذانش را ادامه می داده :حی علی الصلاه و حی علی الفلاح
به همین دلیل مؤذن عمر بن عبد العزیز در اذان این جمله را در اذان می گفته است.
ثانیا ، از قرار معلوم ، شیعیان نیز بر اهل سنت اعتراض دارند که جمله حی علی خیر العمل را از اذان حذف کرده و جمله الصلاه خیر من النوم را در اذان صبح اضافه کرده اند. آیا ما می توانیم به آن ها حق بدهیم که ما را بظن خود با این بهانه ها تکفیر کنند؟
گفته ای آن ها به صحابه فحش و دشنام می دهند. البته من نمی خواهم از آن ها دفاع کنم اما بعضی از معلومات خود را برای شما می گویم :
اولا : آن ها به همه صحابه _طبق تحقیقات و معلومات من _دشنام نمی دهند بلکه به بعضی از صحابه همچون علی (کرم الله وجه) سلمان فارسی ، عمار بن یاسر و ابوذر غفاری (رض) احترام فوق العاده قائل اند. و به بقیه اصحاب نبی (صلی الله علیه و سلم) نیز احترام دارند و تنها برخی از اصحاب که حدود شش هفت نفر می شوند ، برخی از آن ها دشنام می دهند.
ثانیا : من اطلاع دارم که بسیاری از شیعیان نه تنها این کار را نمی کنند بلکه با آن مخالف هم هستند. مثلا مولوی محسنی قندهاری که از علمای شیعه افغانستان است گفته : اگر کسی به صحابه سب کند و برای من ثابت شود ، من به او حد جاری می کنم.
آیت الله خامنه ای رهبر ایران هم فتوا داد هرگونه توهین به صحابه و امهات المؤمنین و مقدسات اهل سنت حرام است.
پس همه شیعیان را نباید به یک حکم راند و این ظلم است که کار بعضی از آن ها را به همه نسبت بدهیم. برای نمونه شما را به این سایت ارجاع می دهم :WWW.SHIAH2.MIHANBLOG.COM
نوشته ای من یک شافعی هستم که به امام اعظم ابو حنیفه ارادت دارم.
خدا خیرت دهد. من نیز به حضرت امام شافعی ارادت و محبت دارم.
این مفتی شافعی مذهب ، شیخ محمود شلتوت مصری است که پنجاه سال پیش فتوا داد مذهب شیعه اثنی عشری و زیدی از مذاهب اسلامی است و هرکسی می تواند ، آن مذهب را اختیار کند.
قیل لفضیلته: ان بعض الناس یری انه یجب علی المسلم لکی تقع عباداته و معاملاته علی وجه صحیح ان یقلد احد المذاهب الاربعة المعروفة و لیس من بینها مذهب الشیعة الامامیة و لا الشیعة الزیدیة، فهل توافقون فضیلتکم علی هذا الرآی علی اطلاقه فتمنعون تقلید مذهب الشیعة الإمامیة الاثنا عشریة مثلاً.
فأجاب فضیلته:
1- ان الاسلام لا یوجب علی أحد من اتباعه اتباع مذهب معین بل نقول: ان لکل مسلم الحق فی أن یقلد بادیء ذی بدء أی مذهب من المذاهب المنقولة نقلاً صحیحاً و المدونة احکامها فی کتبها الخاصة، و لمن قلد مذهباً من هذه المذاهب أن ینتقل الی غیره أی مذهب کان و لا حرج علیه فی شیء من ذلک.
2- إن مذهب الجعفریة المعروف بمذهب الشیعة الامامیة الاثنا عشریة مذهب یجوز التعبد به شرعاً کسایر مذاهب اهل السنة.
فینبغی للمسلمین ان یعرفوا ذلک و ان یتخلصوا من العصبیة بغیر الحق لمذاهب معینة، فما کان دین الله و ما کانت شریعته بتابعة لمذهب او مقصورة علی مذهب، فالکل مجتهدون مقبولون عند الله تعالی، یجوز لمن لیس اهلاً للنظر و الاجتهاد تقلیدهم و العمل بما یقررونه فی فقههم و لا فرق فی ذلک بین العبادات و المعاملات.
محمود شلتوت
http://www.rabitat-alwaha.net/moltaqa/archive/index.php/t
-41332.html همچنین شیخ علی جمعه از علمای فعلی الازهر مصر نیز مثل همین فتوا را صادر کرده است. وی در گفتگو با عرب نت گفته .
وقال فی حوار مع "العربیة.نت": إن الشیعة بطبیعتها طائفة متطورة، وهم یُسلّمون بذلک، باعتبارهم الواقع جزءا لا یتجزأ من فقههم، "ولکن هناک من ینقِّب فی الکتب الشیعیة القدیمة، ویخرج علینا بالخلافات، وهذا خطأ جسیم".
واتهم من یقوم بذلک بالسعی "لتدمیر العلاقات بین السنة والشیعة لخدمة أغراض أخرى هدفها تفتیت وحدة المسلمین والإضعاف من شأنهم لتسهیل تنفیذ المخطط الذی تم الإعداد له منذ فترة طویلة".
وکان کبار علماء الشیعة أکدوا -فی العام الماضی، خلال ندوات ومؤتمرات- أن لعن الصحابة والخلفاء الراشدین، خصوصاً أبو بکر وعمر، وأم المؤمنین السیدة عائشة، لیس من المذهب الشیعی، وأنها أمور دخیلة قدیمة، لیس لها وجود فی الکتب الشیعیة المعتبرة.
وقال مفتی مصر: إنه "یجوز التعبد بالمذاهب الشیعیة ولا حرج، وقد أفتى بهذا شیخ الأزهر الراحل محمود شلتوت، فالأمة الإسلامیة جسد واحد لا فرق فیه بین سنی وشیعی، طالما أن الجمیع یصلی صلاة واحدة ویتجه لقبلة واحدة".
وأضاف أنهم کانوا دائما جزءا لا یتجزأ من الأمة الإسلامیة، لکنهم یشکلون أقلیة لا تتعدى نسبتها 10% من إجمالیّ عدد المسلمین وی در این گفتگو ، اعلان کرده است : شیعیان طایفه ای پیش رونده است که امروز جزئی از عالم اسلام است. علمای بزرگ شیعه بارها تأکید کرده اند که دشنام به صحابه و خلفای راشدین از جمله ابوبکر و عمر و ام المؤمین عائشه از مذهب تشیع نیست . وی گفته : متاسفانه برخی بدون توجه به این تحول ، کتاب های قدیمی آن ها را ورق می زنند تا از لا بلای آن موارد اختلافی پیدا کنند و این اشتباه است. وی اضافه کرده که :به مذاهب شیعی هم می توان تعبد کرد همچنان که شیخ راحل شیخ محمود شلتوت به آن فتوا داد ، مفتی قبلی الازهر و مفتی جدیدش نیز همین نظر را دارند . گفته ای : در رد شیعه مطلب بنویسم !
برادرم ، امروز شیعه برای اهل سنت خطر نیست. آن ها نمی توانند در میان اهل سنت نفوذ کنند چون مرزهای شیعه و اهل سنت مشخص است و بمحض تبلیغات بنفع شیعه دانسته می شود ، این تبلیغ شیعی است و آن ها وقتی بعد از سالها یک نفر را به شیعه جذب می کنند ، چقدر داد و فریاد می کنند که فلانی شیعه شده است. خطر اصلی وهابیت است که مرزهای شان با ما نا مشخص است و آن ها بنام سنی در میان ما نفوذ می کنند و جوانان ما را گمراه می کنند و آنگاه آن ها را بنام جهاد به مسلمان کشی وادار کرده به کام مرگ می کشند. آن ها مسلمانان سنی را مشرک می دانند و چقدر از مساجد اهل سنت و خانقاه و زاویه و مقبره های اهل سنت را در لیبی و سوریه و پاکستان و برخی مناطق دیگر که تسلط پیدا کرده اند ، از میان برده اند. امروز خطر وهابیت که خزنده وارد می شوند از همه برای اهل سنت بیشتر است که بسیاری از جوانان اهل سنت وهابی می شوند اما خودشان و دیگران نمی دانند او وهابی شده است. خطر وهابیت از دو جهت است : یکی اینکه جوانان سنی را وهابی می کنند و دیگر اینکه آن ها با جنایت و کشتار های بیرحمانه و غیر اسلامی ، نام اهل سنت و نام اسلام را در جهان بد می کنند. امیدوارم از من نرنجیده باشی